گاهی وقت ها، گفت و گویی شبانه

اینجا قرار است، شخصی ترین تجربه ی من برای گفتن باشد، از در دوردست بودن... فعلا!

گاهی وقت ها، گفت و گویی شبانه

اینجا قرار است، شخصی ترین تجربه ی من برای گفتن باشد، از در دوردست بودن... فعلا!

زخمی بنام زندگی...

زندگی ای که ادامه اش تحمل می خواهد، عشق نمی خواهد، از خودگذشتگی نمی خواهد، درک متقابل، توجه، علاقه، محبت، دوست داشتن، مهربونی، ... هیچ چیز نمی خواهد... یک جفت تحمل می خواهد که تا آخرِ راه را با آن بدویم.




پ.ن: زمان رسیدن کسی شده که می شه سر تو بغلش گذاشت و دعوت به گریه شد... زمان رسیدن کسی که گاهی ادای مادرها را در می آورد، رسیده، کاش آمدنش دیر نشود! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد