مگر می شود بدانی و لبخندت نگیرد؟
*
دوباره اوقات، اوقات دیزنی گوش دادن ها شده است، امروز هر بار می رفت پیاده روی از روی آن چمن ها و هوای ابری و آن هوایی که می خواهی اش، و راه رفتن دم غروبش می کشنادت توی کمپس دوباره، می خوند " وانس اِپانِ دیسمبر" ...
:)
پ.ن:
According to the film, it is defined as “something to say when you have nothing to say“.
پ.ن 2: http://www.youtube.com/watch?v=qktFsWuHzxE
the biggest word you've ever heard
and this is how it goes
its
...
و باقی ماجرا:)