تصمیم گرفتم آهنگ های خوب گوش کنم، نه از این ها که ما بهشون می گیم خوب... از این دست که خوبند، شاد اند، اصلا همین مردیکه حلقه ی طلایی می خواند " برای دیدن تو بی قرارُم تا بیام از سفر...
"الهی من فدات... فدای اون چشات
میخوام اینو بدونی ... که می میرم برات..." عروسی ...
حالا این باشه و آهنگ قری های وطنی یا اینکه مارون فایو بخواند " بات بیبی دِر یو گو اگین دِر یو گو اگین میکینگ می لاو یو هوو، یاه آی استاپد یوزینگ مای هِد،یوزینگ مای هِد لِت ایت آل گووو وو... سو آی کراس مای هارت اند آی هوپ تو دااای، دَت آیل اونلی اِستِی ویت یو وان مور نایت"... تازه موضوع این دومی رو هم خیلی دوست می داریم و باهاش همخونی هم می کنیم کلی خوووب! :)
و اینجوری مثه اون شبای امتحانای دوران دبیرستان و حتا دانشگاه که ساعت 2 بلند می شدم که درس بخونم و 2تا 3 می رقصیدم که سرِ حال بیام و بعد 3 تا 4 درس می خوندم می خوابیدم حالا آهنگ می خونم تا بعد از نخود پلویی که درست کردم و ظرفایی که شستم و کمر کوچولوم دردش گرفته سرِ حال بیام و بشینم ای اند ام (الکترومگنتیسم، خیلیم خارجی) بخونم.
پ.ن: به خواهره ی محترمه: خدمتتون بگم که یه آهنگ می ذارم تو دراپ باکس از همیناس که تو می گی، اَه اَه... اینا چین؟! اما من امروز به کررات گوشش دادم و کلیم خوشم اومد. اسمش هست : نگو غم، نگو تنهایی، نگو تنها نشستم ! ماله یکیه بنامه گلاره... خوبه!